رسم کهن

رسم کهن

رسم کهن

رسم کهن

رسم کهن
رسم کهن
ثبت شده در ستاد ساماندهي وزارت فرهنگ و ارشاد
تبلیغات در سایت ما تبلیغات در سایت ما تبلیغات در سایت ما
آرشیو
پشتيباني آنلاين
آمار
نویسندگان
جستجو
جدید ترین مطالب
امکانات جانبی
تبلیغات
رسم کهن

بعد از مدتي يه چيز خيلي قشنگ

مهرورزان زمانهای کهن

 هرگز از خویش نگفتند سخن

 که دران جا که  تویی

 برنیاید دگر اواز زمن

 ما هم این رسم کهن را بسپاریم به یاد

 هرچه بر میل دیل دوست بپذیریم به جان

 وان چه جزمیل دل اوست بسپاریم به باد

 باز این دل سرگشته من

 یاد ان قصه شیرین افتاد

 بیستون بود وتمنای دودست

 ازمون بود وتماشای دو عشق

 درزمانی که چو کبک خنده میزد شیرین

تیشه میزد فرهاد

 نتوان گفت به جان بازی فرهاد افسوس

 نتوان کرد زبی دردی شیرین فریاد

 کار شیرین به جهان شور برانگیختن است

عشق در جان کسی ریختن است

کار فرهاد براوردن میل دل اوست

خواه با شاه در افتادن وگستاخ شدن

 خواه با کوه در اویختن است

 رمز شیرینی این قصه کجاست

 که نه تنها شیرین بی نهایت زیباست 

 انکه اموخت به مادرس محبت می خواست 

 جان چرا غان کنی از عشق کسی

 به امیدش ببری رنج بسی

 به وصالی برسی یا نرسی

سینه بی عشق مباد

عقل بيهوده سر طرح معما دارد.M.m

 




تعداد بازديد : 350
شنبه 13 دی 1389 ساعت: 12:36
نویسنده:
نظرات()
می پسندم نمی پسندم
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

برای دیدن نظرات بیشتر روی شماره صفحات در زیر کلیک کنید

نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:







درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
تبادل لینک هوشمند
لینک دوستان
پیوندهای روزانه
خبرنامه
آخرین نظرات کاربران